زنده یاد فروغ فرخزاد/خاطرات



بازدرچهره خاموش خیال* خنده زدچشم گناه آمو زت*با زمن ماندم و در غربت دل*
حسرت بوسه هستی سوزد*بازمن ماندم و یک مشت هوس*باز من ماندم و یک
مشت امید*یاد آن پرتو سوزنده عشق*که زچشمت بدل من تابید*باز درخلوت من دست خیال*صورت شاد ترا نقش نمود*برلبانت هوس مستی ریخت*درنگا هت عطش طوفان بود
*یاد آنشب که ترا دیدم و گفت*دل من با دلت افسانه عشق*چشم من دیددرآن چشم سیاه*نگهی تشنه و دیو انه عشق*یاد آن بوسه که هنگام وداع*برلبم شعله حسرت افروخت
*یاد آن خنده بی رنگ و خموش*که سرا پای وجو دمرا سوخت* رفتی و دردل من ماند بجای*
عشقی آلو ده به نو میدی ودرد*نگهی گمشده در پرده اشک*حسرتی یخزده درخنده سرد*
آه اگرباز بسو یم آ یی*دیگر ازکف ندهم آسانت*ترسم این شعله سوزنده عشق*
آخر آتش فکند برجانت*

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.