بهار عاشق/زنده یاد رهی معیری


روان پرو ر بود خرم بهاری
که گیری پای سرو ی،دست یاری
و گر یاری نداری لاله رخسار
بود یکسان به چشمت لاله و خار
چمن بی همنشین،زندان جانست
صفای بوستان،از دو ستانست
غمی در سایه جانان نداری
وگر جانان نداری، جان نداری
بهار عاشقان،رخسار یار است
که هر جا نو گلی باشد، بهار است
     

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.