*پری شبا حضرت حاجی کرم*
*شوهر دختر خاله مادرم*
*چون که ماشین نو خریده بودن*
*خدمت والده رسیده بودن*
*بعد یکم تعارف و گفت شنفت*
*یهو یکاره رو به من کردو گفت*
*نشستی و این همه خوندی که چی؟*
*توی مخت کتاب چپوندی که چی؟*
*آخر خوندن اول سختیه*
*علم و هنر مایه ی بد بختیه*
*اونا که اهل دانش و کتابن*
*باید برن کشکشونو بسابن*
*ما ام که پول گنده در میاریم*
*شکر خدا سوات موات نداری*
*حا جیت توی توپخونه آش میرفوشه*
*تو این زمونه این کارا نون توشه*
*هرچی بخوای ازتوی آش درمیاد*
*واسه شکم مشتری باسر میاد*
*تا زگیا که خرجو بالادیدم*
*زد به سرم یه دکه ام خریدم*
*اگه خدا بخواد باسو ده دکه*
*با حاج خانوم میریم دو باره مکه*
*ماه محرم که بیاد دست کم*
*خرج سه روز هیئتو من میدم*
*حالاتو هی بشین رساله بنویس*
*هی توی روز نامه مقاله بنویس*
*به خاطرخودت میگم پسر جون*
*دوس ندارم بیفتی کنج زندون*
*میترسم آخر چپقت چاق بشه*
*یهو دهن ودماغت اوراق بشه*
*بچه تو که معدن عقل و هوشی*
*فردا برو واستا کوپن فروشی*
*دوسال که بگذره تریلیاردری*
*بشرط این که هر روز هر روز بری*
*خیر سرت میگی نویسنده ای*
*صحبت پول که میشه شرمنده ای*
*خلاصه این که اگه آدم بشی*
*ماشین میدم بری مسا فر کشی*
*آخه به چیز نوشتن ام میگن کار؟*
*برو پی یه کار نون و آب دار*
*اونایی که کار اداری دارن*
*بعظیا شون خوب پولی در میارن*
*همساده ی مارو که می شناسی؟*
*همین حاج اسکندر اسکناسی*
*یه عالمه سکه رو سکه چیده*
*الآن دیگه توپ تکونش نمیده*
*همش با گنده گنده ها می پره*
*صدتای مارو با یه چک می خره*
*توهر اداره ای هوا شو دارن*
*کلی ام احترا م بهش می ذارن*
*هرکی کارش گیره میاد سراغش*
*بعضیا جمعه ها میرن تو باغش*
شعر چیه؟کتاب کیلو یی چنده؟*
*این چیزارو کسی نمی پسنده*
*الان کتاب یه چیزی مثل هیچه*
*دوره ی ما دوره ی ساندویچه*
*شاید بگی روده درازی کردم*
*با اعصابت بی خودی بازی کردم*
*آخه تو ام چیزی بگو برادر*
*همش به من نیگانکن تاآخر*
*والده گف:زبون این آتیشه*
*چیزی بگه بی احترا می شه*
*حاجی آقا شما بزرگ مایین*
*اون که باید حرف بزنه شما یین*
*وقتی که این حرفو به حاجی مزد*
یواشکی به من اشاره اومد*
*منم فقط بهش همینوگفتم:*
*یاد "عقاب" خانلری میفتم*
*
*