خلیل جوا دی/مواد لازم


"رستمعلی" که ما نده بود توی گل
خورد و خمیر و خسته رفت منزل
*
گف: ننه جون،تو که گره گشامی
همیشه تو ی سختیا با ها می
*
مدتیه توی محل کارم
یک سر سوزن اعتبار ندارم
*
تو کاسبی بد جو ری خوردم زمین
خلا صه کلی کم آوردم،همین
*
آه ندارم با ناله سودا کنم
دلم می خواد یه راهی پیدا کنم
*
ننه ،بیا یه کم نصیحتم کن
راهی نشونم بده راحتم کن
*
ننش گرف نشست کنج خونه
دستاشو تکیه داد زیر چونه
*
گفت:می خای خدا برات بیاره-
پارتی درس کن برو تو اداره
*
گف:ننه جون من که سواد ندارم
همینه که همیشه بد میارم
*
اداره رو بی خودی کردن تو بوق
ماهی چهار صدتومن ام شد حقوق؟
*
خیال کن آب و برق مجانیه
تو مملکت وفور ارزانیه
*
هرچه رفیق مفیق داری بمیره
یک پاپاسی کسی ازت نگیره
*
یدفعه قانون قره قاطی بیشه
تاکسی و مترو صلواتی بشه
*
گشنه شدی خیال کنی که سیری
مریض پریض نشی، زن ام نگیری
*
 نرخ تورم که شگفت آوره
پا شو ببندن که جلو تر نره
*
حقو ق سی سال اداره میزون
میشه صدو چهل و چهار ملیون
*
حاصل عمرت میشه با این حساب
قیمت یک آپار تمان یک خو اب!
*
خب،می تونی الآن که خیلی پیری
بری تو اون آپار تمان بمیری
*
کسی که اهل فکرو عقل و هوشه-
به این پولا عمرشو می فروشه؟
*
میخای برم سراغ کار مندی ؟
رستمتو فقیر می پسندی؟
*
مادره گف: چقد تو آش و لاشی
سو اد نداری که نداشته باشی
*
خنگ خدا وقتی که رفتی داخل
حقو قو بی خیال،فقط مداخل
*
اگه می خوای تو ام یه چیزی باشی
باید تو کار زیر میزی باشی
*
تو دین و ایمون نداری، که داری
ته ریش میزون نداری،که داری
*
کاسه رو هم خوب بلدی بلیسی
شک ندارم دوسال دیگه رئیسی
*
رئیس شدن که کار نداره ناشی
کافیه که هیج چی بلد نباشی
*
کی میشه بشنوم که شیر توشیر شد؟
بیان بگن رستم من وزیر شد؟
*
مواد لازم ریاست اینه
به شرط این که تو مخت بشینه
***
نظرات 1 + ارسال نظر
نودوهشت ناز جمعه 3 مرداد 1393 ساعت 20:16 http://www.98naz.com

سایتتتون عالیه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.