*چه پرو ا دارد از سنگ ملامت هر که مجنو ن شد*
*که در کهسار ها سیلاب می باشد شتا بان تر*
*به گرمی گر چه اخگر بر کباب تازه می چسبد*
*به دل می چسبد آن لب های چو ن یاقو ت چسبانتر*
*اگر بیند غزال آن گو شه چشمی که من دیدم*
*شو داز دیده قربا نیان صد پرده حیرانتر*
*ثمر را می کندپیو ند در چشم جهان شیرین*
*سر منصو راز دار فنا گردد به سا مانتر*
*زگنج اندوختن گفتم شودطول امل ساکن*
*تدانستم که در گو هر شود این رشه پیچانتر*
***