غزل شماره 5*وحشی باقی*

تازه شد آو ازۀ خوبی گلستان تو را
نغمه سنج نو مبارک باد بستان تورا
خوان زیبایی به نعمت های ناز آراست حسن
نعمت این خوان گوا را باد مهمان تورا
مدعی خوش کرد محکم در میان دامان سعی
فر صتش بادا که گیرد سخت دا مان تو را
باد پیمان تو با اغیار یارب استوار
گر چه امکان درستی نیست پیمان تو را
صد چو وحشی بستۀ زنجیر عشقت شد زنو
بعد از این گنجایش ما نیست زندان تو را
 



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.